محل تبلیغات شما

از رهنمودهای امام علی (ع) می‌توان به مکانیزم معینی برای ایجاد و تقویت این خصلت ارزشمند در وجود انسان، دست یافت؟با توجه به سخنان امام (ع) می‌توان نتیجه گرفت که توانمندی‌های ذاتی و خدادادی انسان این امکان را به او داده است که به ایجاد و تقویت خصلت نیکوی قناعت در وجود خود اقدام نماید. به‌نظر می‌رسد برای نیل به این مقصود مهم، تلاش‌های انسان باید در دو زمینه شناختی و رفتاری متمرکز گردد.

الف) زمینه‌های شناختی

  1. خودشناسی

کشف خود، انسان را به گنجینه‌ای بی‌پایان مى‏رساند که با ارتباط و اتصال به خداوند، از نحوه صحیح استفاده از آن آگاهی می‌یابد و از محدودیت‌های مادی رها و به آرامش قلبی می‌رساند. عدم شناخت خود یعنی ظلم به خویشتن که عامل اضطراب و تنش روانی است. (توبه / 70) به عبارت برخی محققان ظلم به خود شامل تفکرات و اراده‌های منفی و بی‌ثمر و پیدایش بحران‌ها و ناهنجاری‌های روانی مانند کینه‌توزی، خشم، اضطراب، نفرت و حسادت و طمع‌ورزی است(عباس‌نژاد، 1390: 7)

اینجاست که آدمی بجای توجه به ارزش‌های خود، ارزش‌ها را به موجودات، اشیاء و مادیات تسری می‌دهد و خود و ارزش‌های حقیقی خود را پایمال می‌سازد. شدت یافتن حرص به دنیا، رشد صفات رذیله و از دست دادن ارزش‌های انسانی به ثمن بخس از مصادیق ظلم به نفس است. امام علی (ع) در نامه‌ای خطاب به عثمان بن حنیف در شناخت قدر و منزلت خود و نهی از حریص بودن به لذایذ دنیا می‌فرماید: من آفریده نشده‌ام که غذاهای لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پرواری که تمام همت او علف و یا چون حیوان رها‌شده که شغلش چریدن و پرکردن شکم بوده و از آینده خود بی‌خبر است. آیا مرا به بازی گرفته‌اند؟ آیا ریسمان گمراهی در دست گیرم؟ و یا در راه سرگردانی قدم بگذارم؟. پس از خدا بترس ای پسر حنیف! و به قرص‌های نان خودت قناعت کن، تا تو را از آتش دوزخ رهایی بخشد. (دشتی، 1384: 557 ـ 556)

آری کسی که خود را بشناسد خدا را می‌شناسد و شناخت خداوند و اوصاف او، انسان را از ثروت‌های دنیا و ذلت در برابر خلق بی‌نیاز می‌کند و عدم شناخت خود و رها‌شدن بی‌قید و بند در هواو‌هوس، عقل و هوش را زایل مى‏کند و عدم تعادل در محاسبات فکری و روحی، انسان را در کشمکش‌های دائمی درونی قرار مى‏دهد، لذا کسب آرامش با شناخت نفس ارتباطی تنگاتنگ دارد.

امام علی (ع) مى‏فرماید: تو مى‏پنداری که همین جسم کوچک هستی، درحالیکه جهان بزرگی در نهاد تو پنهان است.» (سید الاهل، بی‌تا: 109) قرآن کریم نیز در آیه بَل‌ِ الْإ‌ِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ  وَلَوْ أ‌َلْقَى مَعَاذِیرَهُ»  (قیامت / 15 ـ 14) نیز توجه به نفس را مورد تأکید قرار داده است. تای کلمة بصیرة» به معنای خیلی بینا برای مبالغه است نه تأنیث. ممکن است انسان خود را از دیگران مستور کند و روی تبهکاری‌های خود پرده توجیه بکشد ولی خود را به‌خوبی می‌شناسد. (جوادی آملی، 1378: 119)

انسان به اینکه چه میزان اهل قناعت است و چه میزان اهل حرص به لذت‌ها و نعمت‌های دنیاست، به‌خوبی آگاه است لذا انسان عاقل با آگاهی وشناخت از خود به اصلاح نفس خود می‌پردازد؛ توانایی‌ها و انرژی‌های درونی‌اش را تقویت مى‏کند و تصمیمات درست و معقول اتخاذ کند. در این حالت با انتخاب درست حقایق زندگی، قناعت و در نتیجه آرامش روانی را برای خود به ارمغان می‌آورد.از نتایج خودشناسی، عزت نفس است. وقتی عزت نفس که یک حالت نفسانی است شکل گرفت، احساس غنا و بی‌نیازی حالتی در انسان ایجاد می‌کند که همان قناعت است.

انسان تمایل به عزت نفس را امری ضروری می‌داند. اعم از اینکه ضرورت را در وجود خود به‌وضوح شناسایی نماید یا نه. به باور روان‌شناسان سلامت روان، انسانی که دارای حرمت نفس نیست به‌میزان فقدان آن خود را به جعل و کسب دروغین آن مجبور می‌نماید تا با توسل به تصویر دروغین و بدلی چهره خود را بیاراید و با این حسّ نومیدی و با این باور که رودررویی با جهان بدون برخورداری از عزت نفس به‌منزله بی‌پناه کردن و خلع سلاح خویش است خود را از نظر روان‌شناسی به راه باطل سوق می‌دهد که در‌نهایت به تخریب و فاسدشدن نفس می‌انجامد. (ستوده، 1376: 105)

با اهتمام به صفت عزتمندی انسان خود را در مسیر بندگی خداوند می‌یابد زیرا عزت مطلق از آن خداوند است لذا با بندگی او خود را از پستی‌ها دور می‌کند و برای رسیدن به اهداف خود هر راه ناامن و اضطراب‌زایی را انتخاب نمى‏کند و به‌دنبال خواسته دل نمى‏رود و کرامت خود را به ثمنی ارزان نمى‏فروشد. انسانی که کرامت و عزتش را زیر پا گذارد در حقیقت ارزش انسانی خود را از دست مى‏دهد و پیامد آن ذلت، تباه شدن ایمان و از دست دادن آرامش روانی است. اگر هدف رسیدن به آرامش درونی باشد عزت نفس از لوازم آن خواهد بود زیرا با خواری نفس و از دست دادن آبرو آسایش و آرامش فراهم نمی‌شود.

امام علی (ع) مى‏فرماید: در عزّت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشى نگیرید، و فریب زینت‏ها و نعمت‏ها را نخورید و مغرور نشوید و از رنج و سختى آن ننالید و ناشکیبا نباشید، زیرا عزّت و افتخارات دنیا پایان مى‏پذیرد، و زینت و نعمت‏هایش نابود مى‏گردد، و رنج و سختى آن تمام مى‏شود. (دشتی، : 1384: 5) تحلیل کلام مولا در دو محور قابل ارائه است:

  • فریب نخوردن و عدم پیشی گرفتن بر یکدیگر در صورت بهره‌مندی از دنیا؛
  • شکیبا بودن و عدم بی‌تابی درصورت مواجهه با مشکلات دنیا. در قرآن نیز آمده است: لِکَیْلَا تَأ‌ْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ .»(حدید / 23)

اوامر و نواهی درآیین اسلام، روابط انسانی را تنظیم و تعدیل مى‏نماید و همه برای حفظ کرامت و عزت نفس انسان است. چنین زندگی که همراه با عزت و کرامت باشد موجب آرامش روانی مى‏گردد.علامه طباطبایی تکریم انسان» را یکی از موهبت‌های الهی و از ثمرات عقل و تکریم انسان را بواسطه اعطاء عقل به آدمی می‌داند. (طباطبایی،  1393ق / 13 : 215)

عقل سلیم موجب مى‏شود انسان، از تعالیم ناب وحیانی کناره نگیرد و بسوی القائات شیطانی منحرف نشود لذا عزت و شرف انسانی خود را در همه حال حفظ کرده، با بیداری عقل زمینه را برای قناعت فراهم کند و در برابر مطامع و لذت‌های دنیایی تن به ذلت ندهد؛ به بیان مرحوم نراقی:قناعت چون باعث اکتفا به مقدار کم و رضایت به آنچه هست می‌شود آدمی را توانا می‌کند تا در تحصیل آخرت بکوشد. (نراقی، 1372: 101)تلاش برای آخرت و رسیدن به نعمت‌های جاودان بهشتی حسّ بندگی و تسلیم شدن و دریافت رحمت الهی موجب آرامش قلبی می‌شود.

  1. شناخت حقیقی از نعمت‌ها

عقل و دانایی، باعث قناعت‌جویی است. حضرت می‌فرماید: من عقل قنع»؛ آنکه تعقل می‌کند همو قناعت‌پیشه است.» (تمیمی آمدی،1387: 5 / 150) از نشانه‌های شخص عاقل آن است که دنیا را ترک می‌کند قبل از آنکه دنیا او را ترک کند.(ابن ابی‌الحدید، 1404ق : 19) آگاهی و خردمندی پرده‌های جهل را پاره مى‏کند و حقایق را نمایان مى‏سازد. تعقل یکی از راه‌هایی است که انسان را به علم و یقین می‌رساند و آن‌چنان که بزرگان یقین را عامل آرامش روحی و روانی می‌دانند.

امام علی (ع) ‌برآیند میوه یقین را رضایت و خشنودی شمرده است. (تمیمی آمدی، 1387/ 5: 729) لذا یقین و معرفت، انسان را از پایبندی به امور فانی و بی‌ارزش مادی مى‏رهاند و توجه او را به حیات جاودانه آخرت و یاد خداوند مستمر مى‏گرداند و زمینه آرامش او را فراهم می‌کند. امام علی (ع) در خطبه‌ای نعمت‌های بهشت را مفصلاً برمی‌شمرد و معتقد است اگر دل انسان به این نعمت‌ها متوجه شود از دنیا و لذایذ آن دوری می‌گزیند و در نعمت‌های بهشتی غرق می‌شود. (دشتی، 1384: 239) و نیز در خطابی به اهل کوفه مى‏فرماید:من از شما دلتنگ و نگران مى‏باشم و از ملامت کردن شما رنجیده گشتم آیا در عوض زندگانی همیشگی به زندگانی موقت دنیا خشنود هستید و به‌جای عزت و بزرگی تن به ذلت و خواری داده‌اید؟ مانند آنکه عقل از شما زایل گشته دیوانه شده‌اید که (راه صلاح را از فساد و خوبی را از بدی و عزت را از ذلت تمیز نمى‏دهید) نمى‏فهمید. (همان: 86)

در کلامی امام علی (ع) با اشاره به داستان حضرت آدم (ع) آفت یقین را پیروی از وسوسه‌های شیطان بیان می‌فرماید: آدم، یقین خود را به شک و تردید او (شیطان) فروخت و تصمیم راسخ خود را با گفته سست شیطان مبادله کرد و به‌خاطر همین موضوع شادی خود را به ترس و وحشت مبدل ساخت و فریب شیطان برای او پشیمانی به‌بار آورد.» (همان: 35)

پیامد فریب خوردن از شیطان، بی‌ثباتی عقیده و شک و تردید است که موجب لغزش و خطا مى‏شود و به‌دنبال آن پشیمانی و پریشانی را نصیب انسان مى‏کند. بینش و اگاهی انسان را از بی‌راهه‌های اضطراب و نگرانی نجات‌داده و او را در مسیر هدف هدایت مى‏کند، لذا آنچه را در زندگی بکار مى‏برد، او را به هدف نزدیکتر مى‏کند.

بر اساس کلام علوی خردمندی که به دیده دل مى‏نگرد و از روی بصیرت کار مى‏کند باید بداند که آنچه مى‏کند به زیان اوست یا به سود او، اگر به سود او بود سزاوار است که آن را پی‌گیرد و اگر به زیان او بود از انجام آن بازایستد زیرا هرکس که بدون علم و آگاهی، دست به عملی زند چونان کسی است که بیرون از راه گام مى‏زند که هرچه بیشتر رود بیشتر از هدف دور گردد. (همان286)

توصیف حقیقی دنیا از زبان علی (ع) نیز حائز اهمیت است؛ دنیا، سرای ناپایدار، (نهج‌البلاغه، 1384: خ 28، خ 45، خ 52، خ 99، خ 103) پست و بی‌ارزش که ظاهری زیبا و فریبنده دارد و باطنی زشت، (همان:   82) هرخوشی آن با تلخی و غم و هرنعمت آن با نبود نعمت دیگری همراه است؛ (همان: خ 202)همراه با بلا و خیانت است و به ساکنان خود امنیت نمی‌دهد. (همان: خ 226) غنی در دنیا فقیر و آنکه بی‌نیاز باشد آسوده خاطر است. (همان: خ366) بی‌خردی موجب اختلالات رفتاری و عاطفی مى‏شود. شخص نادان و بی‌خرد قدرت و تشخیص شناخت خود را از دست داده، لذا نعمت‌های فانی را بر نعمت‌های جاودان ورذایل اخلاقی را بر فضایل ترجیح مى‏دهد.

 

قناعت خصال پرهیزکاران

2. اقدام عملی در قناعت‌پیشگی

ب) زمینه‌های رفتاری

انسان ,عزت ,ع ,آرامش ,علی ,امام ,خود را ,را از ,را به ,و از ,علی ع

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها